×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

الهه ناز

همیشه عاشق

× عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی عشق آن است که صد دل به یک یار دهی با سلام به تو که در درون قلبت جز مهربونی و صفا و صمیمیت چیزی نیست بیا و با من باش که منتظر نوشته های زیبایت هستم قطار می رود- تو می روی- تمام ایستگاه می رود-و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستادام--و همچنان به نرده های ایستگاه تکیه داده ام اگر آنقدرخوشبختی که عاشق باشی ، عشقت را گرامی بدار ،آشیانه ای به آن بده الهه ناز
×

آدرس وبلاگ من

elahenaz.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/sepidee

فــرخ رو پــوراندخت و آزرمیــدخت

فــرخ رو

نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریـــــخ ایران ثبت شده است. وی از طبقه عام كشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید.

 
پــوراندخت و آزرمیــدخت

پوراندخت شاهنشاه ایران در زمان ساسانی بود و زنی بود كه بر بیش از 10 كشور آسیایی پادشاهی میكرد. او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریكه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود. پوران خسرو منظور پوراندخت دختر خسرو پرویز است که زنی با کفایت و خردمند بود ولی متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهای طولانی ایران و روم در زمان خسرو پرویز و نفوذ دین مزدک و نارضایی مردم از وضع موجود و در یکی از دشوارترین شرایط تاریخی ایران حکومت کشور را چند ماهی در اختیار داشت و پس از مرگ او حکومت به آزرم دخت رسید.

ملکه آزرمی دخت، آزرم، آزرمی، (۶۳۰م یا ۶۳۱م) (به معنی دختر پیر نشدنی) شاهنشاه زن ایرانی و سی و دومین شاهنشاه ساسانی، دختر خسروپرویز پسر هرمز پسر انوشیروان ملقبهٔ به عادله كه پس از خواهر خویش پوراندخت لشكریان او را در تیسفون بپادشاهی برداشتند. فرمانرواى خراسان، سپهبد فرخ‌هرمز که یکى از مدعیان جدى سلطنت بود، ملکه را به همسرى خواست. در حالی که آزرمى‌دخت علناً وعده‌ى ازدواج به او داد، در نهان تدارک قتلش را دید (بنا به فرهنگ معین چون "آزرمیدخت نمی‌توانست علنا مخالفت کند"). رستم، پسر فرخ‌هرمزد، به خون‌خواهى پدرش لشکر به پایتخت کشید و پس از سرنگونی آزرمى‌دخت، ملکهٔ ساسانی را نابینا کرد. آزرمی دخت چهار ماه پادشاهی کرد. از کیفیت وفات این ملکه اطلاعی در دست نیست.

پاره ای از اشعار حکیم فردوسی در باره ی پوران دخت و آزرم دخت:

یکی دختری بود پوران بنام     چو زن شاه شد کارها گشت خام
بزرگان برو گوهر افشاندند       بران تخت شاهیش بنشاندند
چنین گفت پس دخت پوران که من     نخواهم پراگندن انجمن
کسی راکه درویش باشد ز گنج     توانگر کنم تانماند به رنج
مبادا ز گیتی کسی مستمند     که از درد او بر من آید گزند
ز کشور کنم دور بدخواه را     بر آیین شاهان کنم گاه را


یکی دخت دیگر بد آزرم نام     ز تاج بزرگان رسیده به کام
بیامد به تخت کیان برنشست     گرفت این جهان جهان رابه دست
نخستین چنین گفت کای بخردان     جهان گشته و کار کرده ردان
همه کار بر داد و آیین کنیم       کزین پس همه خشت بالین کنیم
ر آنکس که باشد مرا دوستدار     چنانم مر او را چو پروردگار
کس کو ز پیمان من بگذرد      بپیچید ز آیین و راه خرد

 

چهارشنبه 3 فروردین 1390 - 12:01:53 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


بی قرارم امروز


ما که ندیدیم


سلام مسیح


فصل امتحانات و اضطراب


تغذیه مناسب دانش آموزان در فصل امتحانات


آنچه دانش اموزان در ایام امتحانات باید بدانند


سلام سهراب


خیلی نامردی غریبه


برای من...


برای روز میلاد تن من،


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

100821 بازدید

32 بازدید امروز

55 بازدید دیروز

210 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements